آرامگاه شاعر و عارف نامدار زبان فارسی، (حکیم سنایی غزنوی) در شهر غزنی با گذشت سالها هنوز هم زیارتگاه مردم افغان است که از نقاط دور و نزدیک به آنجا میروند.
به گزارش انصار به نقل از فارس، (حکیم ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی)، حکیم، عارف و بزرگترین شاعر شعر اجتماعی در تاریخ ادبیات کلاسیک زبان فارسی است که در قرن پنجم و ششم هجری در خراسان بزرگ میزیست.
پدرش از تبار بزرگان و آزادگان بود، اما از ثروت دنیا بهرهای نداشت.
این شاعر و حکیم بلند مرتبه جهان اسلام، در سال 467 هجری قمری در شهر غزنی متولد شد.
سنایی در آغاز جوانی بود که در ادبیات عرب، فقه، تفسیر، طب، حکمت و کلام سرآمد شد و از دیوان او به خوبی میتوان پیبرد که وی با معارف روزگار خود به خوبی آشنایی داشته است.
طبق نوشته (محمد عظیم عظیمی) در کتاب (جغرافیایی ولایت غزنی)، این دانشمند بزرگ، پس از آگاهی از فنون زبان و سخنوری، به عادت شاعران زمان به دربار رو آورد و در دستگاه غزنویان مسعود بن ابراهیم غزنوی(492 - 508 ه-ق) و بهرام شاه بن مسعود (511 - 552 ه-ق) مشغول و در ستایش شاهان دربار شعر میسرود.
پس از سالها سکونت در غزنی وی این شهر را ترک کرد و راه (بلخ) را در پیش گرفت و طبق روایت (دانشنامه ادب فارسی افغانستان)، آنچه که سنایی را از غزنی به بلخ کشاند، غیر از عشقی که در جوانی بدان گرفتار بود، تا حدی نیز امید به احسان (خواجه اصیل الملک هروی) داشت.
در بلخ، سنایی از احسان خواجه اصل هروی بیبهره نماند اما زود میانه آنها بر هم خورد و تند زبانیهای سنایی او را گرفتار آزار و محنت کرد و بلخ را رها کرد و بار سفر به مقصد (سرخس) بست.
در سرخس نیز کژخویی، بد زبانی و بینوایی خود را همراه برد و شکایت او از فقر و تنگدستی اقتصادی در این دوره از عمر او در اشعارش بازتاب یافته است.
پس از آن سنایی به (هرات) رفت و مدتی در آنجا ساکن شد و سپس به (نیشابور)، (خوارزم)، (بلخ) و راهی حج شد.
پس از بازگشت از حج دوباره به بلخ آمد، اما زیارت مکه او را کاملاً دگرگون کرده بود و آثار تحول درونی و انقلاب فکری در سنایی آغاز شد و دل از ستایشگری و زندگی بیبندبار گذشته گرفت و به پرهیزکاری و زهد روی آورد.
سنایی پس از مدتی اقامت در بلخ، دوباره راهی سرخس شد و تا سالها به آسودگی در آنجا زیست و از ستایش و حرمت بسیاری در نزد مردم سرخس برخوردار بود.
(قوام الدین درگزینی) وزیر معروف عراق در دستگاه (سلجوقیان)، در سرخس به جستجوی سنایی برآمد و خواست تا او را دوباره به دربار ببرد اما سنایی که دیگر سر صحبت با اهل دنیا فرود نمیآورد درخواست او را رد کرد و از سرخس بیرون شد.
وی پس از خروج از سرخس به شهرهای خراسان مسافرت کرد و دوباره به زادگاه خود غزنی بازگشت اما دیگر هرگز به دربار سلاطین پا نگذاشت و مشغول سرایش قصاید زهدآمیز خود شد.
این بار حضور سنایی در غزنی که پس از سالها رنج و مشکلات زندگی به آنجا بر میگشت رنگ دیگری داشت و دوستان و مریدان و حتی (سلطان بهرام شاه) نیز به او ارادت و محبت نشان میدادند.
در این دوره است که او به سرودن قصاید معروف خود در زهد و وعظ و عرفان و ایجاد منظومههای مشهور (صدیقه الحقیقه) و (طریق التحقیق) و (سیر العبادالی المعاد)، (کارنامه بلخ)، (شریعه والطریقه) و امثال آنها توفیق یافت و نخستین بار قصاید و منظومههای خاصی را به بحث در مسائل حکمی و عرفانی اختصاص داد.
در مورد زمان درگذشت سنایی نیز چند تاریخ نقل شده است و دانشنامه ادب فارسی، سال وفات او را 529 هجری ذکر کرده است.
سنایی پس از درگذشت در زادگاهش غزنی دفن شد و مزارش از آن پس زیارتگاه خاص و عام شد.
آرامگاه این شاعر و عارف بزرگ زبان فارسی، در منطقه مغولان، در قسمت شمال بازار و مشرف بر رودخانه غزنی واقع شده است.
مقبره قبلی که خیلی محقر و کوچک بود تخریب شد و بنای فعلی در عصر حاضر و در دوره حکومت ظاهرشاه ساخته شده است.
هم اینک مزار سنایی در میان و دارای گنبدی با پوشش فلزی و دو بازو در دو طرف مقبره به صورت گوشوارهای است که از ساختمان سمت راست به عنوان مسجد استفاده میشود.
کف محوطه آرامگاه مفروش به سنگهای مرمر است که چند قبر دیگر با سنگهایی دارای نقوش مختلف در آن قرار دارد.
محمد عظیم عظیمی محقق و نویسنده کشورمان که خود از نزدیک مزار سنایی غزنوی را زیارت کرده است، بر این باور است که دیدار از شهر تاریخی غزنی و عبور و مرور در این خطه عرفان و ادب و پایتخت زیبای غزنویان نه تنها سودای عشق و بوی قدامت و کهنگی را برای هر بینندهای به ارمغان میآورد، بلکه دیدار از آرمگاه یکی از پر آوازهترین شاعران ادب فارسی را نیز نصیبش میسازد.
انسان خاکی با دیدن مقبره نه چندان با شکوه این انسان افلاکی، پی به دریغهایی میبرد که نمیبایست در حق این شاعر نامآور زبان فارسی صورت میگرفت و میبایست این آرامگاه دارای بنا و ساختمانی میبود که هر بینندهای با دیدن آن پی به مقام و شأن این شاعر و حیکم بزرگ جهان اسلام میبرد.
با توجه به انتخاب شهر غزنی به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام در سال 2013 انتظار میرفت که توجه زیادی به آثار و مقبرههای تاریخی شهر غزنی از جمله مقبره سنایی غزنوی صورت بگیرد.
اما آنگونه که شواهد نشان میدهد تاکنون کار چندان مهمی در این زمینه صورت نگرفته است و اکثر بناهای تاریخی این شهر همچنان در فراموشی و در حال از میان رفتن است.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1064